به گزارش تحریریه، شیه شیائو رونگ(薛小荣)، استاد تاریخ معاصر چین در دانشگاه فودان و کارشناس برجسته روابط بینالملل، معتقد است تمرکز بیش از حد آمریکا بر مهار پیونگیانگ، در عمل باعث تشدید روند نظامیسازی در منطقه شده و اکنون کره شمالی به سطحی از بازدارندگی رسیده که دیگر نمیتوان نادیدهاش گرفت.
شب دهم اکتبر ۲۰۲۵، در مراسم باشکوه هشتادمین سالگرد تأسیس حزب کارگران کره، پیونگیانگ قدرتمندترین سلاح هستهای خود را به نمایش گذاشت. در ویدئوی کوتاهی که از این مراسم منتشر شد، بهروشنی میتوان دید که این موشک از نظر اندازه بسیار بزرگ است و طبق گفته خبرگزاری مرکزی کره(KCNA)، «پیشرفتهترین سلاحی است که توانایی هدف قرار دادن سرزمین اصلی ایالات متحده را دارد». جالب اینکه مقامات کره جنوبی نیز این ارزیابی را تأیید کردهاند.
اما پرسش اصلی این است:
آیا واقعاً موشک قارهپیمای «هواسونگ–۲۰» میتواند به خاک آمریکا برسد؟
حقیقت این است که در حال حاضر هیچکس پاسخ قطعی ندارد—جز خود کره شمالی. پیونگیانگ تنها بخش کوتاهی از ویدیو را منتشر کرده و از روی ظاهر موشک نمیتوان با اطمینان درباره توان واقعی آن قضاوت کرد.
برخی تحلیلگران بر این باورند که این موشک شاید صرفاً یک نمایش تبلیغاتی باشد؛ چرا که کره شمالی به بازیهای «واقعی و فریبنده» مشهور است. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که پیونگیانگ معمولاً هر آنچه را بگوید، واقعاً در اختیار دارد. بهویژه وقتی موشکی با این عظمت در میدان کیم ایل سونگ، در رژه رسمی حزب کارگران، بهطور علنی نمایش داده میشود، این خود نشانهای است از آنکه کره شمالی واقعاً به توان حمله هستهای علیه آمریکا دست یافته است.
طرفداران این دیدگاه میگویند: «بهتر است باور کنیم دارد تا آنکه تصور کنیم ندارد». از نگاه آنان، ایالات متحده باید این تهدید تازه را بسیار جدی بگیرد.

اگر کره شمالی واقعاً به چنین قابلیتی دست یافته باشد، این موضوع چه تأثیری بر مناسبات پیونگیانگ و واشنگتن خواهد گذاشت؟
نخست: با نگاهی به روند پیشرفت تسلیحاتی کره شمالی در سالهای گذشته، میتوان گفت احتمال واقعی بودن توان موشک قارهپیمای هواسونگ–۲۰ چندان کم نیست. ممکن است این موشک واقعاً دستساز کره شمالی باشد و از نظر فناوری به مرحلهای رسیده باشد که بتواند قابلیت تهاجم قارهپیما داشته باشد. البته اینکه آیا واقعاً میتواند به خاک اصلی آمریکا برسد یا نه، مسئلهای جداگانه است.
اما در هر صورت، پیونگیانگ اکنون بدون تردید به ظرفیت تهاجم راهبردی در سطح قارهای دست یافته است. تجربه نشان داده هر بار که کره شمالی از سلاح یا فناوری جدیدی سخن گفته، هرچند ابتدا با تردید و تمسخر روبهرو شده، در نهایت آن را به توان رزمی واقعی تبدیل کرده است. بنابراین، نباید قدرت نظامی این کشور را دستکم گرفت.

دوم: دستیابی به چنین موشکی برای کره شمالی ابزار جدیدی برای چانهزنی با آمریکا فراهم میکند. اساس سیاست پیونگیانگ در دهههای اخیر، بهویژه تحت دکترین «سیاست نظامیمحور»، بر تقویت صنایع دفاعی و افزایش بازدارندگی استوار بوده است؛ چراکه کره شمالی هنوز کابوس حمله غافلگیرانهای مانند جنگ کره(۱۹۵۰) را در ذهن دارد.
با ساخت بمب اتمی، احتمال وقوع چنین حملهای تا حدی کاهش یافت، اما پیونگیانگ نمیتوانست بهراحتی از سلاح هستهای خود استفاده کند. اکنون اما، با توان بالقوه حمله به خاک آمریکا، شرایط فرق کرده است. این توانایی —حتی اگر از نظر فنی هنوز کامل نباشد— میتواند واشنگتن را به احتیاط وادارد.
از همین رو، نمایش هواسونگ–۲۰ در واقع نوعی پیام هشدار به ترامپ و دولت آمریکا است: پیونگیانگ میگوید اگر به کره شمالی فشار بیش از حد وارد شود، پاسخ سختی در کار خواهد بود.
حتی اگر سامانههای دفاع موشکی آمریکا بتوانند جلوی حملات کره شمالی را بگیرند، خودِ وجود چنین قابلیتی تفاوت بزرگی ایجاد میکند. داشتن یک گزینه—حتی ناقص—به معنای آن است که میتوان آن را بهمرور کامل کرد؛ اما اگر هیچ گزینهای نباشد، نقطهی شروعی هم وجود ندارد.
دستیابی کره شمالی به موشک قارهپیمای «هواسونگ–۲۰» چه تأثیری بر وضعیت شبهجزیره کره و کل منطقه شمالشرق آسیا خواهد داشت؟
به نظر من، این تأثیر را میتوان هم بزرگ و هم کوچک دانست — بستگی دارد از چه زاویهای به موضوع نگاه کنیم.
از یکسو، اگر از زاویه امنیت منطقهای نگاه کنیم، این تحول بیتردید بزرگ و نگرانکننده است. داشتن موشک قارهپیما به این معناست که کره شمالی نهتنها توان بازدارندگی علیه آمریکا را افزایش داده، بلکه تهدید بالقوهای برای کره جنوبی و ژاپن نیز به وجود آورده است.
اما باید توجه داشت که دلیل اصلی رسیدن به چنین مرحلهای، احساس ناامنی پیونگیانگ در برابر آمریکا است. استقرار نیروهای آمریکایی در ژاپن و کره جنوبی، و برگزاری مکرر رزمایشهای مشترک در نزدیکی مرزهای شمالی، سالهاست باعث بیاعتمادی و اضطراب در کره شمالی شده است. در چنین فضایی از بیاعتمادی متقابل، هر گام تسلیحاتی از سوی یکی از طرفین، واکنش مشابهی از سوی دیگران را در پی دارد.
در نتیجه، ظهور هواسونگ–۲۰ میتواند به تشدید مسابقه تسلیحاتی در منطقه بینجامد و آمریکا، ژاپن و کره جنوبی را وادار کند تا همکاریهای نظامی خود را بیشتر یکپارچه کنند، سامانههای دفاعی جدید مستقر سازند و بودجههای نظامی خود را افزایش دهند.
اما از سوی دیگر، اگر از دید ژئوپولیتیکی کلان نگاه کنیم، تأثیر این رویداد چندان بزرگ نیست. هرچند این موشک قدرت بازدارندگی کره شمالی را تقویت میکند، اما در ساختار قدرت جهانی، این کشور هنوز تحت سایهی مثلث چین–آمریکا–روسیه قرار دارد.
در این چارچوب، هیچیک از کشورهای کره شمالی، کره جنوبی یا ژاپن —حتی با پیشرفتهای چشمگیر نظامی— نمیتوانند موازنه قدرت در شمالشرق آسیا را بهطور بنیادین دگرگون کنند. قدرتهای بزرگ همیشه سقفی نامرئی برای نفوذ و ماجراجویی نظامی این کشورها تعیین کردهاند؛ سقفی که اجازه نمیدهد وضعیت از کنترل خارج شود یا به بحرانی فاجعهبار منجر گردد.
پایان/













نظر شما